عفونت HIV دارای سه مرحله اصلی است: عفونت حاد، دوره نهفتگی و ایدز[۹][۱۰]
عفونت حاد
دوره اولیه HIV، عفونت حاد HIV و یا سندرم حاد رتروویروسی نامیده میشود.[۹][۱۱] بسیاری از افراد ۲ تا ۴ هفته پس از در معرض قرار گرفتن این بیماری، دچار بیماریهایی مانند شبه-آنفلوانزا یا شبه-مونونوکلئوز میشوند و برخی دیگر هم هیچ نشانه قابل توجهی در آنها دیده نمیشود.[۱۲][۱۳]علائم در ۴۰ تا ۹۰ درصد موارد رخ میدهد و معمولا شامل تب، لنفادنوپاتی، فارنژیت، خارش پوست، سردرد و/یا زخم دهان و اندام تناسلی میشود.[۱۱][۱۳] خارش پوست که در ۲۰ تا ۵۰ درصد موارد رخ میدهد، خود را بر روی بالاتنه نشان میدهد و به شکل ماکولوپاپولر میباشد.[۱۴] همچنین در این مرحله برخی از افراد دچار عفونتهای فرصتطلب میشوند.[۱۱] ممکن است در دستگاه گوارش علائمی مانند تهوع، استفراغ و یا اسهال رخ دهد، و همچنین علائم عصبی نوروپاتی محیطی و یا سندرم گیلان باره.[۱۳] طول دوره این علائم متفاوت است، اما معمولا یک یا دو هفته میباشد.[۱۳]
با توجه به اینکه این علائم آنچنان خاص نیستند، اغلب به عنوان نشانههایی از عفونت HIV شناخته نمیشوند. حتی مواردی که توسط یک دکتر خانوادگی و یا یک بیمارستان دیده میشود اغلب یا بسیاری از بیماریهای شایع عفونی با علائمی مشترک با آن اشتباه میشود. بنابراین شایسته است که عفونت HIV در بیمارانی که دارای عوامل مستعدکننده هستند، مد نظر باشد.[۱۳]
دوره نهفتگی
پس از علائم اولیه، بیمار وارد مرحلهای به نام دوره نهفتگی یا HIV بینشانه یا HIV مزمن میشود.[۱۰] این مرحله از HIV میتواند بدون هیچ گونه درمانی از حدود سه سال[۱۵] تا بیش از ۲۰ سال[۱۶] (به طور متوسط حدود هشت سال)[۱۷] به طول بیانجامد. اگرچه معمولاً در ابتدای بیماری هیچ علائمی مشاهده نمیشود و یا علامتهای خیلی کمی دیده میشود، اما در نزدیکی پایان این مرحله بسیاری از افراد دچار تب، کاهش وزن، مشکلات گوارشی و دردهای عضلانی میشوند.[۱۰] همچنین ۵۰ تا ۷۰ درصد از افراد دچار لنفادنوپاتی ماندگار میشوند، بطوری که چند گروه از غدد لنفاوی (به جز در کشاله ران) به مدت بیش از سه تا شش ماه بدون هیچ درد و به طور توجیهناپذیری بزرگ میشود.[۹]
اگر چه بسیاری از مبتلایان HIV-1، قابل تشخیص هستند و در صورت عدم درمان نهایتاً به ایدز منجر خواهد شد، ولی درصد کمی از آنها (حدود ۵٪) سطح بالای سلولهای CD4+ T خود را بدون هیچ درمان ضدویروسی تا بیش از ۵ سال حفظ میکنند.[۱۳][۱۸] این افراد به عنوان کنترلکنندههای HIV طبقهبندی میشوند، و آنهایی که مقدار کم یا غیر قابل محسوسی از ویروس را بدون درمان ضدویروسی در بدن خود نگه میدارند به عنوان «کنترلکنندگان ممتاز» یا «سرکوبگران ممتاز» شناخته میشوند.[۱۸]
سندرم نقص ایمنی اکتسابی
سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز) زمانی معنی پیدا میکند که شمار سلولهای CD4+ T به کمتر از ۲۰۰ سلول در هر میکرولیتر برسد و یا بیماریهای خاص مرتبط با عفونت HIV رخ دهد.[۱۳] در غیاب درمان، حدود نیمی از افراد مبتلا به HIV در عرض ده سال مبتلا به بیماری ایدز میشوند.[۱۳] رایجترین وضعیتهایی که هشداری بر وجود ایدز هستند پنومونی ناشی از پنوموسیستیس (۴۰٪)، نزاری به شکل سندرم اتلاف اچآیوی (۲۰٪) و کاندیدیاز مری میباشند. سایر علائم شایع شامل عفونتهای دستگاه تنفسی در یک دوره زمانی معین میشود.[۱۳]
عفونت فرصتطلب ممکن است توسط باکتری، ویروس، قارچ و انگل به وجود بیاید که معمولاً توسط دستگاه ایمنی بدن کنترل میشود.[۱۹] اینکه کدام عفونت رخ میدهد تا حدودی به این بستگی دارد چه عواملی در محیط اطراف فرد قرار دارد.[۱۳] این عفونت تقریباً میتواند هر دستگاهی از بدن را تحت تاثیر قرار دهد.[۲۰]
افراد مبتلا به ایدز خطر آلودگی به ویروسهای سرطانی مختلفی را دارند از جمله: سارکوم کاپوزی، لنفوم بورکیت، لنفوم اولیه دستگاه عصبی مرکزی، و سرطان گردن رحم.[۱۴] سارکوم کاپوزی، شایع ترین سرطانی است که در ۱۰ تا ۲۰ درصد از افراد مبتلا به HIV اتفاق میافتد.[۲۱] پس از آن لنفوم شایع ترین سرطان است و علت مرگ نزدیک به ۱۶ درصد از افراد مبتلا به ایدز میباشد و در ۳ تا ۴ درصد از موارد، اولین نشانه ایدز است. هر دوی این سرطانها با ویروس هرپس ۸ انسانی همراه هستند.[۲۱] خیلی اوقات مبتلایان به ایدز به دلیل ارتباطی که با ویروس پاپیلوم انسانی (HPV) دارد، دچار سرطان گردن رحم میشوند.[۲۱]
علاوه بر این، آنها به طور مکرر دچار علائمی مانند تب طولانی، تعریق شبانه، تورم غدد لنفاوی، لرز، ضعف، و کاهش وزن میشوند.[۲۲] اسهال یکی دیگر از علائم شایعی است که ۹۰٪ از افراد مبتلا به ایدز دچار آن میشوند.[۲۳]
راههای انتقال
طریق انتقال | احتمال سرایت | |||
---|---|---|---|---|
انتقال خون | ۹۰%[۲۴] | |||
زایمان (فرزند) | ۲۵%[۲۵] | |||
تزریق با سرنگ مشترک | ۰.۶۷%[۲۴] | |||
فرو رفتن سرسوزن در بدن | ۰.۳۰%[۲۶] | |||
رابطه جنسی مقعدی (دهنده)* | ۰.۰۴–۳.۰%[۲۷] | |||
رابطه جنسی مقعدی (واردکننده)* | ۰.۰۳%[۲۸] | |||
رابطه جنسی آلت-واژن (دهنده)* | ۰.۰۵–۰.۳%[۲۷][۲۹] | |||
رابطه جنسی آلت-واژن (واردکننده)* | ۰.۰۱–۰.۳۸%[۲۷][۲۹] | |||
رابطه جنسی دهانی (دهنده)*§ | ۰–۰.۰۴%[۲۷] | |||
رابطه جنسی دهانی (واردکننده)*§ | ۰–۰.۰۰۵%[۳۰] | |||
* با فرض عدم استفاده از کاندوم § منبع به رابطه جنسی دهانی انجام شده روی یک مرد اشاره دارد |
HIV از سه طریق اصلی انتقال مییابد:
- تماس جنسی
- قرار گرفتن در معرض خون و یا بافت آلوده
- از مادر به فرزند در دوران بارداری، زایمان، یا تغذیه با شیر مادر (که با نام انتقال عمودی شناخته میشود)[۲]
هیچ گونه خطر انتقال از طریق ویروس مدفوع، ترشحات بینی، بزاق، خلط، عرق، اشک، ادرار، یا استفراغ وجود ندارد مگر اینکه با خون آلوده شده باشند.[۲۶]
تماس جنسی
شایعترین حالت انتقال HIV از طریق تماس جنسی با فرد آلودهاست.[۲] اکثر موارد انتقال HIV در سراسر دنیا از طریق تماس با جنس مخالف رخ میدهد. با این حال، شکل انتقال در هر کشور متفاوت است.[۲] در ایالات متحده، از سال ۲۰۰۹، بیشتر انتقالهای جنسی در مردان همجنسگرا رخ داده است[۲]، که ۶۴٪ از تمام موارد مشاهده شده را شامل میشود.[۳۱]
در مورد تماس محافظت نشده با جنس مخالف، تخمین خطر انتقال HIV در هر عمل جنسی در کشورهای کم درآمد چهار تا ده برابر بیشتر نسبت به کشورهای با درآمد بالا است.[۳۲] در کشورهای با درآمد کم، خطر ابتلا از زن به مرد انتقال به ۰٫۳۸٪ در هر بار نزدیکی و از مرد به زن ۰٫۳۰٪ در هر بار نزدیکی تخمین زده شدهاست. این تخمین برای کشورهای با درآمد بالا، ۰٫۰۴٪ در هر بار نزدیکی برای انتقال از زن به مرد و ۰٫۰۸٪ در هر بار نزدیکی از مرد به زن میباشد.[۳۲] خطر انتقال از مقاربت مقعد بیشتر است، و ۱٫۴ تا ۱٫۷ درصد در هر بار نزدیکی با جنس مخالف یا موافق تخمین زده شدهاست.[۳۲] اگرچه خطر ابتلا از طریق آمیزش جنسی دهانی نسبتاً کم است، اما این احتمال وجود دارد.[۳۳] خطر انتقال از طریق رابطه دهانی «نزدیک به صفر» توصیف شده است[۳۴]، اگر چه چند موردی گزارش شدهاست.[۳۵] خطر ابتلا از طریق سکس دهانی صفر تا ۰٫۰۴ درصد تخمین زده شدهاست.[۳۶] در محیطهایی عمومی مانند روسپیها، خطر انتقال از زن به مرد ۲٫۴٪ در هر بار نزدیکی و از مرد به زن ۰٫۰۸ درصد در هر بار نزدیکی تخمین زده شدهاست.[۳۲]
خطر انتقال در حضور بیماریهای آمیزشی[۳۷] و زخم تناسلی[۳۲] افزایش مییابد. به نظر میرسد زخم تناسلی خطر ابتلا را تا حدود پنج برابر افزایش میدهد.[۳۲] بیماریهای مقاربتی دیگر مانند سوزاک، کلامیدیا، تریکومونا، و واژینوز باکتریال، به نسبت کمتری خطر انتقال را افزایش میدهند.[۳۶]
بار ویروسی از فرد آلوده نیز عامل مهمی است که در انتقال از طریق تماس جنسی (و همچنین از طریق مادر به فرزند) نقش دارد.[۳۸] در طول ۲٫۵ ماه اول از عفونت، میزان سرایت به دلیل بار زیاد ویروسی، ۱۲ برابر بیشتر است.[۳۶] در مراحل آخر عفونت فرد، میزان انتقال در حدود هشت برابر بیشتر است.[۳۲]
رابطه جنسی خشن میتواند یکی از عوامل موثر در افزایش خطر انتقال باشد.[۳۹] همچنین گفته میشود تجاوز جنسی خطر انتقال HIV را افزایش میدهد چرا که در این حالت به ندرت از کاندوم استفاده میشود، آسیب فیزیکی واژن و یا مقعد محتمل است، و ممکن است خطر بیشتری برای انتقال همزمان عفونتهای جنسی وجود داشته باشد.[۴۰]
خون
دومین عامل شایع انتقال HIV، از طریق خون و فرآوردههای خونی است.[۲] از راههایی که ممکن است این بیماری توسط خون منتقل گردد میتوان سرنگ مشترک در مواد مخدر تزریقی، زخم در اثر فرو رفتن سرسوزن، انتقال خون آلوده و یا فرآوردههای خونی، و یا تزریقهایی که با استفاده از تجهیزات پزشکی استریل نشده انجام میشود را نام برد. خطر سرنگ مشترک در حین تزریق مواد مخدر بین ۰٫۶۳ و ۲٫۴ درصد و به طور متوسط ۰٫۸٪ در هر عمل میباشد.[۴۱] خطر انتقال از فرو رفتن سرسوزن یک فرد آلوده ۰٫۳٪ در هر عمل (حدود ۱ در ۳۳۳) و خطر آلودگی غشاء مخاطی به خون آلوده ۰٫۰۹٪ در هر عمل (حدود ۱ در ۱۰۰۰) تخمین زده میشود.[۲۶] در ایالات متحده، مصرف کنندگان مواد مخدر تزریقی ۱۲٪ از مبتلایان به HIV در سال ۲۰۰۹ را تشکیل میدادند[۳۱] و در برخی مناطق بیش از ۸۰٪ از افرادی که تزریق مواد انجام میدهد دارای HIV هستند.[۲]
در ۹۳٪ موارد استفاده از خون آلوده در انتقال خون، انتقال عفونت خواهد بود.[۴۱] در کشورهای توسعه یافته خطر ابتلا به HIV از طریق انتقال خون بسیار پایین است (کمتر از یک در پانصدهزار) و در آنها آزمایش HIV بر روی خون اهدا کننده انجام میشود.[۲] در انگلیس، خطر انتقال یک در پنج میلیون گزارش شدهاست.[۴۲] با این حال، در کشورهای با درآمد پایین، تنها نیمی از خون مورد استفاده برای انتقال ممکن است به طور مناسب آزمایش شود (در سال ۲۰۰۸).[۴۳] تخمین زده شدهاست که HIV در این مناطق تا ۱۵٪ از طریق انتقال خون آلوده و فراوردههای خونی سرایت مییابد، که نمایانگر ۵٪ تا ۱۰٪ از عفونتهای سرتاسر دنیا است.[۲][۴۴]
تزریق غیربهداشتی نقش مهمی در گسترش HIV در کشورهای جنوب صحرای آفریقا دارد. در سال ۲۰۰۷، بین ۱۲ تا ۱۷ درصد از عفونتهای این منطقه به دلیل استفاده از سرنگ نسبت داده شد.[۴۵] سازمان بهداشت جهانی خطر انتقال از طریق تزریق در آفریقا را ۱٫۲٪ تخمین زدهاست.[۴۵]
افرادی که خالکوبی، سوراخکاری و زخمآرایی انجام میدهند از لحاظ نظری در معرض خطر سرایت هستند، اما تاکنون هیچ مورد مستندی مشاهده نشدهاست.[۴۶] پشه و سایر حشرهها قادر به انتقال HIV نیستند.[۴۷]
مادر به فرزند
انتقال HIV از مادر به فرزند میتواند در دوران بارداری، هنگام زایمان یا از راه شیر مادر انجام شود.[۴۸][۴۹] این راه سومین طریق شایع انتقال HIV در دنیا میباشد.[۲] در صورت عدم درمان، خطر انتقال قبل یا در حین تولد حدود ۲۰ درصد و در کسانی که شیر هم بدهند ۳۵ درصد است.[۴۸] در سال ۲۰۰۸، حدود ۹۰٪ موارد HIV کودکان ناشی از انتقال عمودی محاسبه شد.[۴۸] با درمان مناسب خطر ابتلا به عفونت از مادر به فرزند میتواند به حدود ۱٪ کاهش یابد.[۴۸] درمان از طریق پیشگیری شامل مصرف داروی ضد ویروسی توسط مادر در دوران بارداری و زایمان، عمل سزارین در زمان مناسب (و نه اضطراری)، عدم تغذیه شیر مادر، و تجویز داروهای ضد ویروسی به نوزاد میشود.[۵۰] با این حال بسیاری از این امکانات در کشورهای در حال توسعه در دسترس نیست.[۵۰] اگر در دوران دندان آوردن، مواد غذایی به خون آلوده شود، میتواند خطر انتقال را افزایش دهد.[۴۶]
ویروسشناسی
ویروس HIV عامل گسترهای از بیماریهاست که با نام ایدز شناخته میشوند. HIV نوعی ویروس پسگرد است که عمدتاً به اجزای دستگاه ایمنی انسان مانند سلولهای CD4+ T، درشتخوارها و سلولهای دندریت سرایت میکند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم سلولهای CD4+ T را از بین میبرد.[۵۱]
HIV عضوی از سرده ویروسهای آهستهگستر ،[۵۲] و بخشی از خانواده ویروسان پسگرد است.[۵۳] ویروسهای آهستهگستر خصوصیات ریختشناسی و زیستشناسی مشترک بسیاری دارند. گونههای بسیاری از پستانداران مبتلا به ویروس آهستهگستر میشوند، که مشخصاً دلیل بیماریهای طولانیمدت با دوره کمون طولانی هستند.[۵۴] ویروسهای آهستهگستر به شکل تک رشته، حس مثبت، ویروس آرانای غلافدار منتقل میشوند. پس از ورود به سلول هدف، ژنوم آرانای ویروس توسط آنزیم وارونویس ویروسی که همراه با ژنوم ویروسی در ذرات ویروسی منتقل شده، به یک دیانای دو رشته استاندارد تبدیل میشود. سپس DNA ویروسی وارد هسته سلول میشود و کل DNAهای سلولی را توسط اینتگراز ویروسی فرا میگیرد.[۵۵] وقتی فرا گرفته شد، ویروس ممکن است پنهان شود و این به ویروس و سلولهای میزبانش این امکان را میدهد تا توسط دستگاه ایمنی بدنی شناسایی نشوند.[۵۶] همچنین این ویروس میتواند تکثیر شود و ژنومهای RNA جدیدی تولید کند و پروتئینهای ویروسی که توسط سلول به عنوان هستههای سلولی جدید شدهاند را در چرخهای از نو پدید آورد.[۵۷]
دو نوع ایدز تاکنون مشخص شدهاست: HIV-1 و HIV-2.
HIV-1 ویروسی بود که در ابتدا شناخته شد (و در ابتدا به عنوان LAV یا HTLV-III شناخته میشد). هر چه بیشتربدخیم باشد، بیشتر عفونی میشود.[۵۸] عفونت ضعیفترHIV-2 در مقایسه با HIV-1 افرادی که در معرض HIV-2 هستند کمتر مبتلا به HIV-2 میشوند. از آنجا که HIV-2 توانایی ضعیفی در مقابل انتقال دارد، تا حد زیادی محدود به آفریقای غربی میباشد.[۵۹]
پاتوفیزیولوژی
پس از ورود ویروس به بدن، یک دوره سریع تکثیر ویروسی وجود داشته و منجر به بالا رفتن تعداد ویروس در خون اطراف خود خواهد شد. در طی عفونت اولیه، سطح HIV ممکن است به چند میلیون ذره ویروس در هر میلی لیتر خون برسد.[۶۰] این واکنش با کاهش قابل توجهی در تعداد سلولهای در گردش CD4+ T همراه است. این ویروس خونی حاد تقریباً همواره با فعالیت سلولهای CD8+ T در ارتباط است که سلولهای آلوده به HIV را از بین میبرد و سپس آنتیبادی تولید میکند. به نظر میرسد که واکنش سلول CD8+ T در کنترل سطح ویروس مهم باشد، که به اوج رسیده و سپس کاهش مییابد، تا شمار سلولهای CD4+ T به مقدار قبل بازگردد. واکنش یک سلول CD8+ T سالم هر چند که ویروس را از بین نمیبرد اما باعث میشود بیماری با سرعت کمتری پیشرفت کند و بهتر بتوان بیماری را شناسایی کرد.[۶۱]
پاتوفیزیولوژی بیماری ایدز پیچیده است.[۶۲] در نهایت، HIV با به تحلیل بردن سلولهای CD4+ T منجر به ایدز شده و باعث تضعیف دستگاه ایمنی بدن و عفونت فرصتطلب میشود. وجود سلولهای T برای واکنش ایمنی ضروری است و بدون آنها، بدن نمیتواند با عفونتها مقابله کند و یا سلولهای سرطانی را از بین ببرد. عملکرد کاهش سلولهای CD4+ T در وضعیت حاد و مزمن متفاوت است.[۶۳] در حین وضعیت حاد، سلولهای HIV ناشی از سلولهای عفونی تحلیل رفته و کشته شده توسط سلولهای سمی T، عامل کاهش سلولهای CD4+ T هستند، اگر چه عامل دیگر میتواند مرگ برنامهریزیشده یاخته باشد. در حین وضعیت مزمن، به نظر میرسد که عواقب ناشی از فعالیت کلی دستگاه ایمنی بدن همراه با از دست دادن تدریجی توانایی دستگاه ایمنی بدن برای تولید سلولهای جدید T عامل کاهش تدریجی تعداد سلولهای CD4+ T باشد.[۶۴] اگر چه علائم نقص دستگاه ایمنی توسط ایدز تا چند سال بعد از عفونت در فرد ظاهر نخواهد شد، ولی کمبود سلولهای CD4+ T در طول هفته اول عفونت، به خصوص در مخاط روده، که منبع اکثریت لنفوسیتهای موجود در بدن است، اتفاق میافتد.[۶۵] دلیل اصلی از دست رفتن سلولهای مخاطی CD4+ T این است که اکثر سلولهای مخاطی CD4+ T نشان دهنده پروتئین CCR5 هستند که HIV از آنها برای دستیابی به سلولها استفاده میکند، در حالی که تنها بخش کوچکی از سلولهای CD4+ T در جریان خون این کار را انجام میدهند.[۶۶]
ویروس HIV به دنبال CCR5 نشانگر CD4+ T میگردد و آنها را از بین میبرد.[۶۷] در نهایت، واکنش شدید دستگاه ایمنی عفونت را کنترل میکند و مرحله نهفتگی بالینی آغاز میگردد. سلولهای CD4+ T در بافت مخاطی باقی میمانند.[۶۷] تکثیر مداوم HIV از وضعیت کلی فعالیت ایمنی حاصل میشود.[۶۸] فعالیت دستگاه ایمنی که نمایانگر افزایش فعالیت سلولهای ایمنی و التهاب سیتوکین است، از فعالیت چندین محصول ژن HIV و واکنش دستگاه ایمنی به تکثیر HIV حاصل میشود. همچنین از کار افتادن دستگاه ایمنی گوارشی به وسیله تکثیر سلولهای مخاطی CD4+ T در طی مرحله عفونی بیماری به این موضوع مربوط میشود.[۶۹]
تشخیص بیماری
بیماری ایدز و HIV با توجه بروز علایم و نشانههای بیمار، از طریق آزمایش و بررسی آن در آزمایشگاه تشخیص داده میشود.[۱۱] آزمایش HIV به همه کسانی که در معرض خطر قرار دارند توصیه میشود، که شامل هر فرد مبتلا به هر نوع بیماری آمیزشی است میشود.[۱۴] در بسیاری از مناطق دنیا، یک سوم حاملان HIV زمانی متوجه میشوند که در مرحله پیشرفتهای از این بیماری هستند و AIDS یا نقص شدید دستگاه ایمنی آشکار میشود.[۱۴]
آزمایش HIV
در اکثر افراد آلوده به HIV، در طول سه تا دوازده هفته پس از عفونت اولیه، یک سری آنتیبادیهای خاص ایجاد میگردد.[۱۳] تشخیص اولیه HIV قبل از تغییر آنتیبادی، با اندازهگیری اچآیوی-آرانای یا آنتیژن P24 انجام میشود.[۱۳] نتایج مثبت به دست آمده توسط آنتیبادی یا آزمایش واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR)، توسط PCR و یا توسط آنتیبادی دیگری تأیید میشوند.[۱۱]
آزمایش آنتیبادی در کودکان کمتر از ۱۸ ماه، به دلیل وجود مداوم آنتیبادیهای مادری معمولاً نتیجه درستی نمیدهند.[۷۰] بنابراین عفونت HIV تنها توسط آزمایش PCR مربوط به HIV RNA یا DNA و یا از طریق آزمایش آنتیبادی P24 قابل تشخیص است.[۱۱] در اکثر نقاط دنیا دسترسی به آزمایش PCR قابل اعتماد وجود ندارد و افراد باید تا زمانی صبر کنند که علائم پیشرفت کند و یا سن کودک به اندازه کافی باشد و آزمایش آنتی بادی درستی نتیجه دهد.[۷۰] در کشورهای جنوب صحرای آفریقا در بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹، بین ۳۰ تا ۷۰ درصد افراد، از وضعیت HIV خود آگاه بودهاند.[۷۱] در سال ۲۰۰۹، بین ۳٫۶ تا ۴۲ درصد مردان و زنان کشورهای مختف جهان مورد آزمایش قرار گرفتند که کمترین میزان آزمایش (۳٫۶ درصد) متعلق به جمعیت مردان ماداگاسکار و بیشترین آن (۴۲ درصد) جمعیت متعلق به زنان لسوتو بوده است.[۷۱] این ارقام نشان دهنده افزایش قابل توجهی نسبت به ده سال گذشتهاست.[۷۱]
طبقهبندی عفونت HIV
از دو طبقهبندی اصلی برای مرحلهبندی HIV و ایدز استفاده میشود، یکی توسط سازمان بهداشت جهانی[۱۱] (WHO) و دیگر توسط مرکز کنترل و پیشگیری بیماری[۷۲] (CDC). برنامه CDC بیشتر در کشورهای توسعهیافته استفاده میشود. از آنجا که برنامه WHO احتیاجی به آزمایش ندارد، بیشتر مناسب کشورهای در حال توسعهاست که با کمبود لوازم روبرو هستند. علیرغم تفاوتهای که این دو با هم دارند، اما میتواند هر دوی آنها را از لحاظ آماری مقایسه نمود.[۹][۱۱][۷۲]
سازمان بهداشت جهانی برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ تعریفی برای ایدز ارائه نمود.[۱۱] از آن زمان به بعد، مرحلهبندی WHO برای چندین بار تغییر کرده و گسترش یافت، که نسخهٔ اخیر آن که در سال ۲۰۰۷ منتشر شدهاست.[۱۱] ردهبندی مراحل تعیین شده توسط WHO به شکل زیر است:
- عفونت اولیه HIV: که یا بدون علامت است و یا همراه با سندرم حاد ویروسی است.[۱۱]
- مرحله ۱: عفونت HIV بدون علامت با تعداد سلولهای CD4 بیش از ۵۰۰ در هر میکرولیتر. ممکن است شامل بزرگ شدن گرههای لنفاوی نیز باشد.[۱۱]
- مرحله ۲: علائم خفیف که ممکن است تغییر جزئی غشاء مخاطی و عود عفونت دستگاه تنفسی فوقانی را شامل شود و تعداد سلولهای CD4 کمتر از ۵۰۰ در هر میکرولیتر است.[۱۱]
- مرحله ۳: علائم پیشرفته که ممکن است شامل اسهال مزمن و غیر عادی برای بیش از یک ماه شود، به همراه عفونتهای باکتریایی شدید از جمله سل ریوی و همچنین تعداد سلولهای CD4 کمتر از ۳۵۰ در هر میکرولیتر.[۱۱]
- مرحله ۴ یا ایدز: علائم شدیدی شامل توکسوپلاسموز مغز، کاندیدیاز مری، نای، نایژه یا شش و سارکوم کاپوزی. تعداد سلولهای CD4 به کمتر از ۲۰۰ در هر میکرولیتر میرسد.[۱۱]
مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آمریکا نیز ایجاد یک سیستم طبقهبندی برای HIV ارائه نموده و آخرین بار آن را در سال ۲۰۰۸ به روز رسانی کردهاست.[۷۲] در این سیستم عفونت HIV بر اساس شمارش CD4 و علائم بالینی میباشد،[۷۲] عفونت را در سه مرحله توصیف میکند:
- مرحله ۱: تعداد سلولهای CD4 بیشتر از ۵۰۰ در هر میکرولیتر بدون هیچ علائمی از ایدز
- مرحله ۲: تعداد سلولهای CD4 بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ در هر میکرولیتر بدون هیچ علائمی از ایدز
- مرحله ۳: تعداد سلولهای CD4 کمتر از ۲۰۰ در هر میکرولیتر یا وجود علائمی از ایدز
- نامعلوم: اگر اطلاعات کافی برای هر یک از مراحل فوق در دسترس باشد
اگر پس از درمان، تعداد سلولهای CD4 خون به بیش از ۲۰۰ در هر میکرولیتر افزایش یابد و یا بیماری دیگری به جز ایدز احتمال رود و یا حتی درمان گردد هنوز هم تشخیص اینکه بیماری ایدز بوده باشد پابرجا خواهد بود.[۹]
پیشگیری
تماس جنسی
استفاده همیشگی از کاندوم در طولانی مدت، حدوداً ۸۰ درصد خطر انتقال HIV را کاهش میدهد.[۷۳] هنگامی که از بین زن و مرد، یکی از طرفین مبتلا شود، در صورتی که به طور مداوم از کاندوم استفاده شود، احتمال ابتلا به HIV برای فرد غیرآلوده در هر سال زیر ۱٪ است.[۷۴] برخی از شواهد نشان میدهد که کاندوم زنانه هم میتواند در همان سطح محافظت کند.[۷۵] به نظر میرسد استفاده از ژل واژینال حاوی تنوفوویر بلافاصله قبل از رابطه جنسی، میزان ابتلا را تا حدود ۴۰ درصد در میان زنان آفریقایی کاهش میدهد.[۷۶] در مقابل، استفاده از اسپرمکش نونوکسینول-۹، به دلیل ایجاد سوزش در واژن و رکتوم میتواند خطر انتقال را افزایش دهد.[۷۷] ختنه در آفریقای سیاه، خطر ابتلا به HIV توسط مردان دگرجنسگرا را بین ۳۸٪ و ۶۶٪ در بیش از ۲۴ ماه کاهش میدهد.[۷۸] بر پایه این مطالعات، سازمان جهانی بهداشت و UNAIDS، ختنه مرد را به عنوان یکی از روشهای پیشگیری انتقال HIV از زن به مرد در سال ۲۰۰۷ توصیه کردهاند.[۷۹] در این که آیا این کار باعث محافظت انتقال مرد به زن میشود، مناقشه است.[۸۰][۸۱] و این که آیا به نفع کشورهای توسعهیافته و در میان مردانی که با همجنس خود رابطه برقرار میکنند است، نامشخص است.[۸۲][۸۳][۸۴] زنانی که مورد ختنه قرار میگیرند، بیشتر در معرض خطر انتقال HIV قرار دارند.[۸۵]
به نظر نمیرسد که برنامههایی که پرهیز جنسی را تشویق میکنند بتوانند در مقابل خطر HIV موثر باشند.[۸۶] شواهد نشان میدهند که آموزش دوطرفه به همان اندازه ضعیف است.[۸۷] آموزش مسائل جنسی در مدارس میتواند رفتار پرخطر را کاهش دهد.[۸۸] اقلیت قابل توجهی از جوانان با اینکه نسبت به خطرات HIV و ایدز آگاه هستند، اما با این حال همچنان دست به کارهایی میزدند که پرخطر محسوب میشوند.[۸۹] مشخص نیست که آیا درمان سایر بیماریهای مقاربتی در پیشگیری از HIV موثر باشد یا خیر.[۳۷]
پیش از در معرض قرار گرفتن
درمان زودهنگام افراد مبتلا به HIV با ضدویروس، تا ۹۶ درصد از سرایت شریک آنها جلوگیری میکند.[۹۰][۹۱] پیشگیری پیش از در معرض قرارگرفتن با دوز معینی در روز از داروی تنوفوویر به همراه یا بدون امتریسیتابین بر روی بعضی از گروهها موثر است: مردانی که با مردان دیگر نزدیکی دارند، زوجهایی که یکی از آنها مبتلا به HIV است، و دگرجنسگراهای جوان در آفریقا.[۷۶]
به نظر میرسد اقدامات احتیاطی جهانی در محیط مراقبتهای بهداشتی بر روی کاهش خطر HIV موثر است.[۹۲] اعتیاد به مواد مخدر تزریقی عامل مهم دیگری است و راهبردهای کاهش آسیب مانند برنامه تعویض سرنگ و درمان جایگزین مواد مخدر ظاهراً در کاهش خطر انتقال موثر بودهاند.[۹۳]
پس از در معرض قرار گرفتن
پیشگیری پس از در معرض قرارگرفتن، دوره استفاده از ضدویروس است که در طول ۴۸ تا ۷۲ ساعت پس از در معرض قرار گرفتن خون یا ترشحات تناسلی آلوده به HIV تجویز شده باشد.[۹۴] استفاده از زیدوودین به تنهایی خطر ابتلا به عفونت HIV از طریق تزریق سرنگ را تا پنج برابر کاهش میدهد..[۹۴] این درمان بعد ازتجاوز جنسی و هنگامی که فرد متجاوز به عنوان مبتلا به HIV شناخته شده توصیه میشود، جای بحث دارد. اما در مواقعی که وضعیت HIV نامعلوم است، [۹۵] برنامههای درمانی فعلی معمولاً از لپیناویر/ریتوناویر و لمیودین/زیدوودین یا تنوفوویر/امتریسیتابین برای درمان استفاده میکنند و میتواند خطر را به میزان بیشتری کاهش دهند.[۹۴] طول دوره درمان معمولاً چهار هفته است[۹۶] و اغلب با عوارض جانبی (در حدود ۷۰٪ از موارد زیدوودین که شامل ۲۴٪ تهوع، ۲۲٪ خستگی، ۱۳ درصد روان پریشی و ۹٪ سردرد میشود) همراه هستند.[۲۶]
مادر به فرزند
برنامههای جلوگیری از انتقال HIV از مادر به فرزند میتواند سرعت انتقال را به اندازه ۹۲ تا ۹۹ درصد کاهش دهند.[۴۸][۹۳] این دوره اساساً شامل استفاده از داروهای ضدویروسی به صورت ترکیبی در دوره حاملگی و بعد از زایمان در بچه میشود و ترجیحاً باید به جای شیردهی از شیشه شیر استفاده شود.[۴۸][۹۷] اگر تغذیه جایگزین قابل قبول، امکانپذیر، مقرون به صرفه، پایدار و ایمن باشد، مادران باید از شیردهی به نوزادان خود خودداری کنند، با این حال در صورتی که موردی نباشد، شیر مادر در ماههای اول بسیار توصیه میشود.[۹۸] اگر تغذیه شیر فقط توسط مادر انجام شود، دوره پیشگیری طولانی مدت ضد ویروسی به نوزاد خطر انتقال را کاهش میدهد.[۹۹]
واکسیناسیون
تاکنون (سال ۲۰۱۳) هیچ گونه واکسن موثری برای ایدز کشف نشده است.[۱۰۰] در واکسن آزمایشی RV 144 که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد کاهش جزئی تقریباً ۳۰% در خطر انتقال مشاهده شد، که باعث ایجاد امیدی در جامعه تحقیقای برای یک واکسن موثر شد.[۱۰۱] آزمایشهای بیشتری بر روی واکسن RV 144 در حال انجام است.[۱۰۲][۱۰۳]
درمان
در حال حاضر هیچ نوع درمان یا واکسن اچآیوی موثری برای این بیماری ساخته نشده است. معالجه شامل درمان از طریق مقابله با بازگشت ویروس (HAART) است که روند پیشروی بیماری را کند میکند.[۱۰۴] از سال ۲۰۱۰ بیش از ۶٫۶ میلیون نفر در کشورهای با درآمد پایین یا متوسط مبتلا به این بیماری شدهاند.[۷] همچنین درمان این بیماری شامل درمانهای پیشگیرانه و مداوم برای عفونتهای مترصد است.
درمان از طریق مقابله با ویروس
گزینههای فعلی HAART ترکیبی (یا «امتزاجی») از حداقل سه دارو است که دست کم دو نوع، یا «گونه»، عامل مقابله با بازگشت ویروسی را شامل میشود.[۱۰۵] درمان اولیه نوعاً یک مهارکننده ترانس کریپتاز معکوس آنالوگ نوکلئوزیدی (NNRTI) به اضافه دو مهارکننده ترانس کریپتاز معکوس آنالوگ نوکلئوزیدی (NNRTIs) است.[۱۰۵] NRTIs معمولاً شامل: زیدوودین (AZT) یا تنوفوویر (TDF) و لامیوودین (3TC) یا امتریسیتابین (FTC) است.[۱۰۵] ترکیب این عوامل که شامل مهار کننده پروتئازها (PI) میباشد و در صورتی که دستور بالا کارآیی لازم را نداشته باشد مورد استفاده قرار میگیرد.[۱۰۵]
زمان شروع درمان مقابله با بازگشت ویروس مورد مناقشه است.[۱۴][۱۰۶]هم سازمان بهداشت جهانی، هم دستورالعملهای اروپایی و هم ایالت متحده امریکا استفاده از درمان مقابله با بازگشت ویروس را در تمام افراد نوجوان، بزرگسال و زنان بارداری توصیه میکنند که CD4 آنها کمتر از ۳۵۰ میکرولیتر است یا بدون توجه به CD4 نشانههای بیماری را دارند.[۱۴][۱۰۵] این واقعیت که شروع درمان در این سطح خطر مرگ و میر را کاهش میدهد از این توصیه پشتیبانی میکند.[۱۰۷] علاوه بر این آمریکا این درمان را برای همه افراد آلوده به ویروس HIV بدون در نظر گرفتن CD4 و علایم آنها توصیه می کند، اگرچه، این توصیه را برای افرادی که میزان CD4 آنها بیشتر است با اطمینان کمتری تجویز میکند.[۱۰۸] این درحالی است که سازمان بهداشت جهانی این درمان را برای افراد مبتلا به بیماری سل و مبتلایان به هپاتیت ب مزمن و فعال پیشنهاد میکند.[۱۰۵] پیشنهاد میشود زمانی که این درمان آغاز شد بدون وقفه یا «تعطیلی» ادامه یابد.[۱۴] در بسیاری از افراد بیماری زمانی تشخیص داده میشود که زمان ایدهآل آغاز درمان از دست رفته است.[۱۴] نتیجه مطلوب درمان این است که در مدت زمان طولانی تعداد پلاسمای HIV-RNA زیر ۵۰ کپی بر میلیلیتر باشد.[۱۴] توصیه میشود سطوح تعیینکننده موثر بودن درمان در وهلهٔ اول بعد از چهار هفته اندازهگیری شوند و زمانی که سطوح به پایینتر از ۵۰ کپی بر میلیلیتر رسید معمولا کنترل آن هر سه تا شش ماه یک بار کافی خواهد بود.[۱۴] به نظر میرسد که در کنترل ناموثر چیزی بیش ۴۰۰ کپی بر میلیلیتر دیده خواهد شد.[۱۴] بر اساس این معیار در بیش از ۹۵% از افراد درمان در سال اول موثر خواهد بود.[۱۴]
مزیتهای درمان شامل کاهش خطر پیشروی ایدز و کاهش خطر مرگ میباشد.[۱۰۹] همچنین در کشورهای در حال توسعه درمان باعث بهبود اوضاع جسمی و سلامت روحی فرد میشود.[۱۱۰] در صورت اقدام به درمان تا ۷۰% خطر ابتلا به سل کاهش خواهد یافت.[۱۰۵] مزیتهای دیگر درمان شامل کاهش خطر انتقال بیماری به شریک جنسی و کاهش امکان انتقال از مادر به فرزند میباشد.[۱۰۵] تاثیر درمان تا حد زیادی به انطباق بستگی دارد.[۱۴] دلایل عدم انطباق عبارتند از: دسترسی معدود به مراقبتهای پزشکی،[۱۱۱] عدم حمایتهای اجتماعی کافی، بیماری روانی و سوء مصرف مواد.[۱۱۲] همچنین پیچیدگی روشهای درمانی (به دلیل تعدد قرصها و دوزها) و اثرات جانبی آنها ممکن است موجب عدم تابعیت اختیاری فرد شود.[۱۱۳] البته در کشورهای با درآمد کم تابعیت از درمان افراد به خوبی کشورهایی است که افراد آن درآمد بالایی دارند.[۱۱۴]
عوارض جانبی خاص به داروی مصرفی مربوط میشوند.[۱۱۵] رایجترین آنها عبارتند از: سندرم دیستروفی، دیسلیپیدمی و مرض قند که به ویژه با مهارکنندههای پروتئاز عارض میشوند.[۹] سایر علائم شایع عبارتند از: اسهال، [۱۱۵][۱۱۶] و افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی-عروقی.[۱۱۷] البته عوارض جانبی برخی از درمانهای پیشنهاد شده اخیر کمتر هستند.[۱۴] مشکل برخی از داروها ممکن است گرانقیمت بودن آنها باشد.[۱۱۸] البته، از سال ۲۰۱۰، ۴۷% کسانی که به این داروها احتیاج پیدا میکنند متعلق به کشورهای با درامد کم یا متوسط هستند.[۷] برخی از داروها میتوانند موجب بیماری مادرزادی بشوند و بنابراین برای زنانی که امید به بچهدار شدن دارند مناسب نیست.[۱۴]
درمانهای پیشنهادی برای کودکان تا حدی متفاوت از درمان بزرگسالان است. در کشورهای در حال توسعه، از سال ۲۰۱۰، ۲۳% کودکانی که نیاز به معالجه داشتهاند تحت درمان قرار گرفتهاند.[۱۱۹] هم سازمان بهداشت جهانی و هم ایالت متحده امریکا توصیه میکنند که همه کودکان کمتر از دوازده ماه تحت درمان قرار بگیرند.[۱۲۰][۱۲۱] ایالت متحده برای کودکانی که بین یک تا پنج سال هستند توصیه میکند که آنهایی تحت درمان قرار بگیرند که میزانHIV RNA آنها بیشتر از ۱۰۰٫۰۰۰ کپی بر میلیلیتر باشد، و کودکانی که سن آنها بالای پنج سال است زمانی که تحت درمان قرار بگیرند که میزان CD4 آنها کمتر از ۵۰۰ در هر میکرولیتر باشد.[۱۲۰]
عفونتهای فرصتطلب
اقدامات انجام شده در جهت جلوگیری از عفونتهای فرصتطلب در بسیاری از افراد مبتلا به ایدز موثر میباشد. غالبا درمانهای ضد ویروسی عفونتهای فرصتطلب موجود را بهبود میدهند و همچنین باعث کاهش خطر ابتلا به آن در آینده میشوند.[۱۱۵] پیشنهاد میشود افرادی که در معرض ابتلا به HIV هستند قبل از ابتلا به عفونت خود را در برابر هپاتیت آ و ب واکسینه کنند، اگرچه بعد از عفونت نیز میتوانند این کار را انجام دهند.[۱۲۲] توصیه میشود برای نوزادان بین چهار تا شش هفته و نوزادانی که دوره استفاده از شیر مادر آنها به پایان رسیده و مادران آنها مبتلا به HIV، در موارد محدود از درمان پیشگیرانه تری متوپریم/سولفامتوکسازول استفاده شود.[۱۱۹] همچنین این دارو برای جلوگیری از PCP در افرادی که اندازه CD4 آنها کمتر از ۲۰۰ سلول بر میکرولیتر است و در کسانی که در حال حاضر یا قبلا PCP داشتهاند توصیه میشود.[۱۲۳]به افرادی که از ایمنی قابل توجهی برخوردار هستند نیز توصیه میشود تا برای جلوگیری از ابتلا به توکسوپلاسموز و مننژیت کریپتوکوکوس از درمان پیشگیرانه بهرهمند شوند.[۱۲۴] بین سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۷اقدامات مناسب پیشگیرانه میزان ابتلا به این عفونتها را تا ۵۰% کاهش داده بود.[۱۲۵]
داروهای جایگزین
در آمریکا، تقریبا ۶۰% افراد مبتلا به HIV از اشکال مختلف داروهای مکمل یا جایگزین استفاده میکنند.[۱۲۶] البته موثر بودن اکثر این درمانها تایید نشده است.[۱۲۷]با توجه به مشاوره رژیم غذایی، برخی از شواهد نشان میدهند که مصرف ریزخوراکهای مکمل سودمند است.[۱۲۸] شواهد تجربی و آزمایشها نشان دادهاند که مکملهایی که دارای سلنیم هستند نیز فایدهمند هستند.[۱۲۹] شواهدی وجود دارند که نشان می دهند مصرف مکمل ویتامین آ در کودکان میزان مرگ و میر را کاهش داده و روند رشد را بهبود می بخشد.[۱۲۸] در آفریقا در زنان باردار و شیرده که در معرض خطر کمبود مواد مغذی هستند مصرف مولتی ویتامین منجر به بهبود وضعیت مادر و فرزند شده است.[۱۲۸] سازمان بهداشت جهانی مصرف غذایی ریزخوراکها در سطوح RDA بزرگسالان مبتلا به HIV را توصیه میکند.[۱۳۰][۱۳۱] سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که تحقیقات متعدد نشان دادهاند مکمل ویتامین آ، روی و آهن میتواند باعث بروز عوارض HIV در بزرگسالان مبتلا به این بیماری شود.[۱۳۱] شواهد کافی برای حمایت از مصرف داروهای گیاهی وجود ندارد.[۱۳۲]
پیشبینی
ایدز در بسیاری از مناطق دنیا بیشتر به عنوان یک بیماری مزمن شناخته میشود تا یک بیماری عفونی کشنده.[۱۳۳] شیوع آن بین افراد متفاون بوده، و هر دوی شمار سلولهای CD4 و بار ویروسی برای پیشبینی نتایج مفید هستند.[۱۳] بدون درمان، مدت زمان زنده ماندن پس از عفونت HIV به طور متوسط ۹ تا ۱۱ سال تخمین زده میشود، که به نوع HIV نیز بستگی دارد.[۱۳۴] پس از تشخیص ایدز، اگر درمان در دسترس نباشد، مدت زنده ماندن بین ۶ تا ۱۹ ماه خواهد بود.[۱۳۵][۱۳۶] HAART و پیشگیری مناسب از عفونتهای فرصت طلب میزان مرگ و میر را تا ۸۰٪ کاهش میدهد، و امید به زندگی برای یک فرد بالغ ۲۰ تا ۵۰ سال را افزایش میدهد.[۱۳۳][۱۳۷][۱۳۸] این مقدار بین دو سوم[۱۳۷] و تقریباً کل جمعیت است.[۱۴][۱۳۹] اینکه درمان دیرهنگام بعد از تشخیص عفونت آغاز گردد خوب نیست، [۱۴] برای نمونه اگر درمان پس از تشخیص ایدز آغاز گردد، امید به زندگی ۱۰ تا ۴۰ سال خواهد بود.[۱۴][۱۳۳]نیمی از کودکانی که مبتلا به HIV به دنیا میآیند بدون درمان قبل از دو سالگی میمیرند.[۱۱۹]
عوامل اصلی مرگ با ایدز، عفونت فرصتطلب و سرطان میباشد، هر دوی آنها در خیلی از موارد نتیجه از کارافتادگی تدریجی دستگاه ایمنی میباشند.[۱۲۵][۱۴۰] به نظر میرسد که وقتی شمار سلولهای CD 4 به کمتر از ۵۰۰ در هر میکرولیتر برسد، خطر سرطان افزایش مییابد.[۱۴] میزان پیشرفت بالینی بیماری در هر فرد متفاون است و ثابت شده است که تحت تاثیر عواملی چون مستعد بودن فرد، عملکرد دستگاه ایمنی، [۱۴۱] دسترسی آنها به موسسههای بهداشت و حضور عفونتهای دیگر میباشد،[۱۳۵][۱۴۲] و همچنین گونه (یا گونههای) بخصوصی از ویروس را شامل میشود.[۱۴۳][۱۴۴]
سل یکی از عوامل عمده بیماری و مرگ مبتلایان به ایدز است و در یک سوم افراد مبتلا به HIV ظاهر میشود و علت مرگ ۲۵ درصد موارد HIV میباشد.[۱۴۵] همچنین HIV مهمترین عامل ابتلا به سل میباشد.[۱۴۶] هپاتیت سی عفونت رایج دیگری است که هر بیماری پیشرفت بیماری دیگر را افزایش میدهد.[۱۴۷] دو سرطان رایجی در ارتباط با ایدز، سارکوم کاپوزی و لنفوم غیر هاجکین است.[۱۴۰]
حتی با درمان ضد ویروسی، افراد آلوده به HIV در دراز مدت ممکن است دچار اختلالات عصبی،[۱۴۸] پوکی استخوان،[۱۴۹] بیماری عصبی،[۱۵۰] سرطان،[۱۵۱][۱۵۲] سرطان کلیه،[۱۵۳] و بیماری قلبی-عروقی[۱۱۶] شوند. دقیقاً مشخص نیست که این علائم حاصل عفونت HIV و یا از اثرات درمان هستند.
گسترهٔ شیوع
ایدز یک بیماری همهگیر جهانی است.[۱۵۴] تا سال ۲۰۱۰ حدود ۳۴ میلیون نفر در دنیا مبتلا به HIV بودهاند.[۷] از اینها تقریباً ۱۶٫۸ میلیون زن و ۳٫۴ میلیون زیر ۱۵ سال بودهاند.[۷] نتیجه آن حدود ۱٫۸ میلیون مرگ در سال ۲۰۱۰ بوده که این مقدار نسبت به سال ۲۰۰۱ که ۳٫۱ میلیون نفر بوده، کاهش یافتهاست.[۷]
کشورهای جنوب صحرای آفریقا، تاثیرپذیرترین منطقه هستند و در سال ۲۰۱۰، تخمین زده شد که ۶۸ درصد (۲۲٫۹ میلیون نفر) کل موارد HIV و ۶۶٪ از همه مرگ و میرها (۱٫۲ میلیون) در این منطقه رخ داده است.[۱۵۵] این نشان میدهد که در حدود ۵ درصد از جمعیت بزرگسال آلوده هستند.[۱۵۶] و به نظر میرسد که عامل ۱۰ درصد از مرگ و میر در کودکان میباشد.[۱۵۷] در مقایسه با سایر مناطق، زنان نزدیک به ۶۰ درصد از موارد را تشکیل میدهند.[۱۵۵] آفریقای جنوبی با ۵٫۹ میلیون نفر، دارای بیشتری جمعبت افراد مبتلا به HIV نسبت به سایر کشورهای دنیاست.[۱۵۵] امید به زندگی در کشورهای متاثر به دلیل ایدز کاهش یافته است، برای مثال در سال ۲۰۰۶ این عدد از بوتسوانا از ۶۵ به ۳۵ کاهش یافته است.[۸]
جنوب و جنوب شرق آسیا دومین منطقه آسیب دیده است، در این منطقه در سال ۲۰۱۰، به طور تخمینی ۴ میلیون یا ۱۲% افراد مبتلا به HIV زندگی میکردهاند که ۲۵۰ هزار نفر از آنها منجر به مرگ شده است.[۱۵۶] حدود ۲٫۴ میلیون مرد در هند هستند.[۱۵۵] میزان شیوع در اروپای غربی و مرکزی با ۰٫۲% و در آسیای شرقی با ۰٫۱% کمترین مقدار را دارد.[۱۵۶]
در سال ۲۰۰۸ در ایالات متحده آمریکا حدود ۱٫۲ میلیون نفر مبتلا به HIV بودهاند، و در حدود ۱۷،۵۰۰ از آنها منجر به مرگ شدهاست. مرکز کنترل و پیشگیری بیماری تخمین زده است که در سال ۲۰۰۸، ۲۰ درصد از آمریکاییهای آلوده از بیماری خود بی اطلاع بودهاند.[۱۵۸] در انگلستان در سال ۲۰۰۹ در حدود ۸۶،۵۰۰ مورد وجود داشته که ۵۱۶ مورد از آن منجر به مرگ شده است.[۱۵۹] در کانادا در سال ۲۰۰۸ در حدود ۶۵،۰۰۰ مورد وجود داشته که ۵۳ مورد از آن منجر به مرگ شده است.[۱۶۰] ایدز از زمان شناخته شدن برای نخستین بار در سال ۱۹۸۱ تا سال ۲۰۰۹ باعث مرگ نزدیک به ۳۰ میلیون نفر شده است.[۶]
ایران
راههای اصلی انتقال ایدز در ایران، آمیزش جنسی و استفادهٔ معتادان تزریقی از سرنگ مشترک است. سهم ابتلا از طریق تزریق ۶۹٫۵ درصد و سهم ابتلا از طریق رابطه جنسی ۱۰ درصد است.[۱۶۱] اگر چه میزان مبتلایان به بیماری ایدز در ایران کم بودهاست،[۱۶۲] ولی به گفته سازمان بهداشت جهانی بر اساس دادههای گزارش شده، نرخ رشد اپیدمی ایدز در ایران به صورت هشدار دهندهای در حال افزایش است.[۱۶۳]
آمار تجمعی وزارت بهداشت از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۰، ۲۳ هزار و ۱۲۵ نفر مبتلا به HIV در کشور ثبت شده که ۹۱٫۵ درصد آنها مرد و ۸٫۵ درصد هم زن بوده و حدود ۴۶٫۵ درصد از آنها در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال قرار دارند. از این تعداد ۳۰۵۳ نفر دچار ایدز و ۴۳۱۱ نفر هم دچار مرگ شدهاند.[۱۶۱] با فرمول «تخمین موارد واقعی بر اساس موارد ثبت شده» حاصل از مدل اپیدمیولوژیک UNAIDS و سازمان جهانی بهداشت[۱۶۱]، حدود ۸۰ هزار نفر HIV مثبت و بر اساس آمار غیر رسمی، ۱۲۰ هزار ناقل HIV در ایران وجود دارد.[۱۶۴]
نخستین مورد گزارش و ثبت شدهٔ ابتلا به ایدز در ایران مربوط به سال ۱۳۶۶ و در مورد یک کودک شش ساله مبتلا به بیماری هموفیلی است که فرآوردههای خونی آلوده دریافت کرده بود که از فرانسه به ایران منتقل شده بود. در سالهای اولیهٔ شیوع بیماری، وجود ایدز در ایران اساسا انکار میشد. در ارتباط با این بیماری دو پروندهٔ قضایی عمده وجود دارد. پروندهٔ برادران علایی پزشکانی که برای فعالیتهایشان در زمینه شناساندن و مبارزه با بیماری ایدز در ایران شهرت بین المللی دارند و به اتهام مخالفت با حکومت در سال ۱۳۸۷ بازداشت و حبس شدند که اعتراضات گستردهٔ بینالمللی را در پی داشت.[۱۶۵]
تاریخچه
کشف
ایدز اولین بار در سال ۱۹۸۱ در امریکا مشاهده شد.[۲۱] اولین مواردی که مشاهده شد در بین معتادان تزریقی و همچنین همجنسگرایان مرد قرار داشت که به دلیل نامعلومی سیستم دفاعی بدن آنها ضعیف شده بود و علایم بیماری التهاب ریه نیوموسیستیک کارینی (PCP) در آنها مشاهده میشد که این بیماری در افرادی دیده میشود که سیستم دفاعی بدنی ضعیفی دارند.[۱۶۶] سپس نوعی سرطان پوست نادر با نام کاپوسی سارکوما (KS) در میان مردان همجنسگرا گزارش شد.[۱۶۷][۱۶۸] موارد بیشتری از بیماری PCP و KS مشاهده شد و این زنگ خطری برای مرکز پیشگیری و کنترل بیماری بود و گروهی از طرف این مرکز برای بررسی این واقعه تشکیل شد.[۱۶۹]
در آن اوایل مرکز کنترل بیماری هنوز نامی رسمی برای این بیماری انتخاب نکرده بود و معمولاً نام این بیماری را با بیماری که مریض با آن در ارتباط بود بیان میکردند، برای مثال تا قبل از کشف HIV از نام لنفادنوپاتی که بیماری عامل بود استفاده میشد.[۱۷۰][۱۷۱] همچنین اسامی مانند سارکوم کاپوزی یا عفونت فرصتطلب نامهایی بودهاند که توسط این گروه در سال ۱۹۸۱ استفاده میشدهاست.[۱۷۲] از آنجا که این سندرم در هائیتی، همجنسگرایان، هموفیلی، و مصرف کنندگان هروئین ظاهر شده بود، مرکز کنترل بیماری عبارت «بیماری ۴ه» را ابداع کرد.[۱۷۳] در مطبوعات از اصطلاح «گرید» که مخفف معادل انگلیسی عبارت نقص ایمنی مرتبط با همجنسگرایی استفاده میشد.[۱۷۴] اما بعداً که معلوم شد که ایدز فقط محدود به جامعه همجنسگرایان نمیشود،[۱۷۲] این نتیجه گرفته شد که استفاده از اصطلاح گرید گمراهکننده است و واژه ایدز در همایشی در ژوئیه ۱۹۸۲ معرفی شد.[۱۷۵] از سپتامبر ۱۹۸۲، مرکز کنترل بیماری از واژه ایدز برای نسبت دادن این بیماری استفاده کرد.[۱۷۶]
در سال ۱۹۸۳، دو گروه تحقیقاتی جداگانه به رهبری رابرت گالو و لوک مونتانیه به طور مستقل اعلام کردند که یک ویروس پسگرد جدید بیماران مبتلا به ایدز را آلوده کرده، و یافتههایشان را در یک شماره از مجله ساینس منتشر کردند.[۱۷۷][۱۷۸] گلو ادعا کرد که ویروسی که گروه خود از یک بیمار مبتلا به ایدز برای تحقیقات جدا کرده بود از نظر شکل کاملاً مشابه سایر ویروسهای تی-لنفوتروپیک انسانی (HTLV) بوده که گروهش در همان ابتدا جدا کرده بود. گروه گالو نام آن ویروس را HTLV-III گذاشتند. در همان زمان، گروه مونتانیه ویروسی از یک بیمار مبتلا به تورم غدد لنفاوی گردن و ضعف فیزیکی که دو مشخصه از علائم ایدز است، جدا کرده بود. تناقض در گرازشهای گروه گالو و مونتانیه و همکارانشان نشان میداد که هسته پروتئینهای این ویروس از لحاظ ایمنیشناسی، کاملاً متفاوت از HTLV-I است. گروه مونتانیه اسم ویروسی که جدا کرده بودند را ویروس مرتبط با لنفادنوپاتی (LAV) گذاشتند. [۱۶۹] از آنجا که مشخص شد هر دوی این ویروسها یکسان هستند، در سال ۱۹۸۶ LAV و HTLV-III هر دو به HIV تغییر نام دادند.[۱۷۹]
منشأ
به نظر میرسد که هر دو ویروس HIV-1 و HIV-2 در اصل متعلق به نخستیسانان مرکز آفریقا بوده و در اوایل قرن بیستم میلادی به بدن انسان منتقل شدهاند.[۴] به نظر میآید که ویروس HIV-1 در اصل متعلق به مناطق جنوبی کامرون و تکامل یافتهٔ ویروس نقص ایمنی میمونی (SIV) که در میان شمپانزههای وحشی شیوع دارد، بودهاست.[۱۸۰][۱۸۱] همچنین ویروس HIV-2 تکامل یافتهٔ ویروس SIV میان گونهای میمون به نام منگابی دودی بودهاست که در غرب افریقا (از جنوب سنگال تا غرب ساحل عاج) زندگی میکردهاست.[۵۹] پخبینیانی مانند میمون شب نسبت به ویروس HIV-1 مقاوم هستند و این احتمالاً به دلیل یک نوع ژن پیوندی دو گونه مقاوم ویروس در آنها میباشد.[۱۸۲] به نظر میرسد که HIV-1 حداقل در سه مرحله جهش داشته و به سه گروه از ویروسهای M، N و O جهش یافته است.[۱۸۳]
مدارکی موجود است که نشان میدهد انسانهایی که در شکار و یا فروش حیوانات دخالت داشتند دچار ویروس SIV شدهاند.[۱۸۴] اگرچه SIV ویروس ضعیفی است که سیستم دفاعی بدن انسان با آن مقابله میکند و بیش از چند هفته در بدن انسان باقی نمیماند، اما انتقال سریع و متوالی آن بین انسانهای مختلف زمان کافی را به این ویروس برای تبدیل آن به HIV میدهد.[۱۸۵] علاوه بر این، با توجه به نرخ پایین انتقال فرد به فرد بیماری، SIV فقط میتواند از طریق تعداد زیادی افراد در معرض خطر پخش شود که باور بر این است که تا قبل از قرن بیستم میلادی چنین جمعیتی وجود نداشته است.
راههای انتقال پرخطر بسته به زمان انتقال از حیوان به انسان به ویروس این امکان را میدهد که با انسان سازگار شود و در بین جامعه پخش گردد. مطالعات ژنتیکی ویروسی نشان میدهد که اجداد گروه HIV-1 M به سال ۱۹۱۰ بر میگردد.[۱۸۶] افرادی که مدعی هستند که HIV در این تاریخ شیوع یافته، آن را به ظهور و رشد استعمار و شهرهای مستعمره آفریقایی ارتباط میدهند که منجر به تغییرات اجتماعی شامل بی بند و باری جنسی، گسترش تنفروشی، و بیماریهای زخم تناسلی (مانند سیفیلیس) در شهرهای مستعمره شده است.[۱۸۷] در حالی که میزان انتقال HIV در رابطه جنسی واژینال در حالت عادی کم است، اما اگر یکی از طرفین مبتلا به یک بیماری آمیزشی عفونی باشد، احتمال انتقال هم افزایش خواهد یافت. در اوایل دهه ۱۹۰۰ شهرهای مستعمره به دلیل شیوع بالای تنفروشی و بیماریهای زخم تناسلی معروف بودند و به نظر میرسید که در سال ۱۹۲۸ به اندازه ۴۵% زنان ساکن کینشاسا شرقی تنفروشی میکردند و در سال ۱۹۳۳ در حدود ۱۵% ساکنان همان شهر به یکی به بیماری سیفیلیس مبتلا شده بودند.[۱۸۷]
از نگاهی دیگر مشاهده میشود که اعمال خطرناک پزشکی در آفریقا در طول جنگ جهانی دوم، مانند استریل نبودن، استفاده مجدد از سرنگها در واکسنهای عمومی، آنتیبیوتیک و آنتیمالاریا از عواملی بودهاند که باعث پخش ویروس و سازگاری آن با انسانها شده است.[۱۸۵][۱۸۸][۱۸۹]
بررسی نمونههای خونی به جا مانده از گذشته نشان میدهد که اولین انسانی که مبتلا به ایدز شده در سال ۱۹۵۹ در کنگو جان خود از دست دادهاست. این نخستین و قدیمیترین مورد مرگ شناخته شده در اثر ابتلا به این بیماری محسوب میشود.[۱۹۰] همچنین ممکن است ویروس اچآیوی نخستین بار در سال ۱۹۶۶ به آمریکا رسیده باشد،[۱۹۱] ولی عمده شیوع HIV مربوط به خارج از صحرای آفریقا (و همچنین امریکا) میشود و میتوان آن را به فردی ناشناس و مبتلا به ایدز نسبت داد که در هائیتی زندگی میکردهاست و با ورود به امریکا در سال ۱۹۶۹ به آن شیوع بخشیدهاست.[۱۹۲] پس از آن به سرعت بین گروههای پرخطر (در ابتدا در بین مردان هوسباز همجنسگرا) پخش شد. در سال ۱۹۷۸ شیوع ویروس HIV-1 در بین مردان همجنسگرای ساکن نیویورک و سان فرانسیسکو، ۵ درصد تخمین زده شد که بیانگر این است که هزاران نفر در کشور مبتلاً به ایدز بودهاند.[۱۹۲]
جامعه و فرهنگ
داغ ننگ
در سراسر دنیا داغ ننگ به طرق مختلف در مورد ایدز وجود دارد، از قبیل محرومیت از حقوق اجتماعی، عدم پذیرش از سوی جامعه، تبعیض و دوری از افراد مبتلا به HIV، اجبار به انجام آزمایش HIV بدون رضایت قبلی یا مخفی نگه داشتن این راز، خشونت بر علیه افراد مبتلا به HIV که بیمار بودن آنها فاش شده است و قرنطینه افراد مبتلا به HIV.[۱۹۳] خشونتهای مربوط به داغ ننگ یا ترس از خشونت مانع از آن میشود که بسیاری از افراد به دنبال آزمایشهای HIV، گرفتن جواب آزمایش، یا انجام درمان آن باشند، مسایلی که میتوانند چنین بیماری مزمن مدیریت پذیری را تبدیل به حکم مرگ کنند و باعث گسترش آن بشوند.[۱۹۴]
داغ ننگ ایدز را میتوان به سه مقوله تقسیم کرد:
- داغ ننگ ابزاری ایدز – بازتابی از ترس و هراسی است که ممکن است با هر بیماری مرگبار و قابل انتقال دیگری نیز همراه باشد.[۱۹۵]
- داغ ننگ نمادین ایدز – استفاده از ایدز برای بیان نگرشهای مربوط به گروههای اجتماعی یا سبک زندگی همراه با این بیماری.[۱۹۵]
- داغ ننگ احترام به ایدز – انگزنی به افرادی که با مسایل مربوط به ایدز درگیر هستند یا افراد مبتلا به HIV.[۱۹۶]
غالباً، داغ ننگ ایدز در ارتباط با سایر داغهای ننگ بیان میشود به خصوص داغهای مربوط به همجنسگرایی، دوجنسگرایی، بیبند و باری جنسی، فحشا، و ترزریق درون وریدی مواد مخدر.[۱۹۷]
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، ارتباط نزدیکی بین ایدز و همجنسگرایی، یا دوجنسگرایی وجود دارد، و این تداعی مرتبط است با سطوح بالاتری از نگرشهای موجود درباره قضاوتهای جنسی از قبیل ترس از همجنسگرایی/دوجنسگرایی.[۱۹۸] همچنین بین ایدز و رفتارهای جنسی مرد با مرد، مانند رابطه جنسی میان افراد غیرآلوده رابطه نزدیکی وجود دارد.[۱۹۵] البته حالت غالب در گسترش HIV در تمام دنیا انتقال از طریق دوجنسگرایان است.[۱۹۹]
تاثیرات اقتصادی
ایدز هم بر اقتصاد افراد و هم کشورها تاثیر میگذارد.[۱۵۷] تولید ناخالص داخلی بیشتر کشورهای تحت تاثیر به خاطر فقدان سرمایه انسانی کاهش یافته است.[۱۵۷][۲۰۰] بدون تغذیه، بهداشت و داروی مناسب، بسیاری از مردم به دلیل اثرات ناشی از ایدز جان خود را از دست خواهند داد. آنها نه تنها قادر به کار کردن نیستند، بلکه نیازمند مراقبتهای پزشکی خاصی نیز هستند. براورد شده است که از سال ۲۰۰۷ تعداد ۱۲ میلیون کودک به خاطر ایدز یتیم شدهاند.[۱۵۷] بسیاری از آنها توسط پدربزرگ و مادربزرگهای پیر خود نگهداری میشوند.[۲۰۱]
از آنجا که غالباً جوانان مبتلا به ایدز میشوند، این بیماری جمعیت مشمول مالیات را کاهش میدهد، و در عوض منابع موجود برای هزینههای عمومی از قبیل آموزش و پرورش و خدمات بهداشتی که ارتباطی با ایدز ندارند کاهش مییابند و در نتیجه فشارها بر منابع مالی دولت افزایش یافته و رشد اقتصاد کاهش مییابد. این مسئله موجب کند شدن رشد پایه مالیاتی میشود، و اگر هزینههای عمومی برای درمان بیماران، آموزش افراد جدید (برای جایگزین کردن کارگران بیمار)، حقوق بیمار و مراقبت از کودکان یتیم شده به خاطر ایدز افزایش یابند، وضعیت بغرنجتر خواهد شد.[۲۰۱]
در سطح خانواده، ایدز هم بر پایین آمدن سطح درامد تاثیر خواهد گذاشت و هم موجب افزایش هزینههای درمانی میشود. مطالعهای در ساحل عاج نشان داده است هزینههای درمانی خانوادههایی که بیماران HIV/ایدز دارند، دو برابر سایر خانوادههاست. این هزینههای اضافی همچنین باعث میشود که برای آموزش و پرورش و سایر سرمایهگذاریهای شخصی و خانوادگی هزینههای کمتری مصرف شود.[۲۰۲]
مذهب و ایدز
موضوع مذهب و ایدز در بیست سال گذشته به شدت بحث برانگیز بوده است، اول از همه به این دلیل که برخی از مقامات دینی به طور عمومی مخالفت خود را با استفاده از کاندوم بیان داشتهاند.[۲۰۳][۲۰۴] کارشناس بهداشت متیو هنلی طی گزارشی با عنوان کلیسای کاتولیک و بحران جهانی ایدز در مورد رویکرد دینی برای جلوگیری از گسترش ایدز بیان میدارد که تغییرات فرهنگی از قبیل تاکید دوباره بر وفاداری به همسر و اجتناب از رابطه جنسی خارج از این چارچوب امری ضروری است.[۲۰۴] برخی از سازمانهای مذهبی ادعا کردهاند که عبادت میتواند اچ آی وی/ایدز را درمان کند. در سال ۲۰۱۱، بی بی سی گزارش کرد که برخی از کلیساها در لندن ادعا میکردند که عبادت موجب درمان ایدز میشود، و مرکز مستقر در هاکنی در مطالعه بهداشت جنسی و HIV گزارش داده است که چندین نفر به پیشنهاد پیشوای روحانی خود درمان بیماریشان را متوقف کردند و جان خود را از دست دادند.[۲۰۵] کلیسای کنیسه «آب تدهین» را به عنوان چیزی تبلیغ میکند که باعث شفای بیمار از طرف خدا میشود، این درحالیست که گروهی انکار میکنند که مانع بیماران از مصرف دارو شدهاند.[۲۰۵]
تصویرسازی رسانهها
یکی از مشهورترین شخصیتهای مبتلا به ایدز راک هادسن آمریکایی، بازیگر همجنسگرایی است که در ابتدای زندگی خود یک بار ازدواج کرد و طلاق گرفت، وی در ۲ اکتبر ۱۹۸۵ اعلام کرد که در ۲۵ ژوئیه آن سال مبتلا به ویروس شده است. بیماری او در سال ۱۹۸۴ تشخیص داده شدهبود.[۲۰۶] قابل توجهترین تلفات بریتانیا از ایدز در آن سال نیکولاس ادن، سیاستمدار همجنسگرا و پسر نخست وزیر سابق آنتونی ادن بود.[۲۰۷] در ۲۴ نوامبر ۱۹۹۱، ویروس زندگی ستاره راک بریتانیایی فردی مرکوری، خواننده گروه کوئین را گرفت، وی در حالی از بیماری مرتبط با ایدز جان سپرد که تنها روز قبل از مرگش بیماری تشخیص داده شده بود.[۲۰۸] البته، در سال ۱۹۸۷ تشخیص داده شده بود که وی مبتلا به HIV است.[۲۰۹] یکی از معروفترین چهرههای دگرجنسگرای مبتلا به ایدز آرتور اش، بازیکن آمریکایی تنیس است. در ۳۱ اوت ۱۹۸۸ تشخیص داده شد که وی مبتلا به HIV است، ویروس از راه انتقال خون طی جراحی قلب در اوایل دهه ۱۹۸۰ به او منتقل شده بود. آزمایشهای بیشتر در عرض ۲۴ بعد از تشخیص اولیه نشان دادند که اش ایدز دارد، اما او تا آوریل ۱۹۹۲ به عموم چیزی نگفت.[۲۱۰] وی در سن ۴۹ سالگی در تاریخ ۶ فوریه ۱۹۹۳ بر اثر این بیماری جان خود را از دست داد.[۲۱۱]
عکس ترزا فرار از یکی از فعالان همجنسگرای، دیوید کیربی، درحالیکه بر روی تخت به دلیل بیماری ایدز جان خود را از دست داده بود و خانوادهاش در اطرافش بودند، در آوریل ۱۹۹۰ گرفته شده بود. مجله لایف ادعا کرد که این عکس تبدیل به تصویری شد که «به نحوی قدرتمند مسری بودن ایدز را نشان میدهد.» این عکس که در مجله لایف نمایش داده شده بود برنده عکس مطبوعات جهان شد، و بعد از اینکه در سال ۱۹۹۲ در یک تبلیغ برای کمپین یونایتد کالر آو بنتون استفاده شد در سراسر جهان بد نام شد.[۲۱۲] در سال ۱۹۹۶ فردی اهل اوگاندا با نام جانسون آزیگا که به کانادا مهاجرت کرده بود، حامل ویروس HIV تشخیص داده شد و علیرغم آگاهی از بیمار بودن خود، با ۱۱ زن نزدیکی داشت بدون آنکه از کاندوم استفاده کند و یا اینکه آنها را از بیماری خود آگاه سازد. این کار وی منجر به مبتلا شدن هفت نفر از آنها به HIV و همچنین کشته شدن دو نفر از آنان بر اثر ایدز شد که این موضوع در سال ۲۰۰۳ فاش شد.[۲۱۳][۲۱۴] پس از برگزاری دادگاههای متوالی، در نهایت آزیگا در سال ۲۰۰۹ به قتل عمد متهم شده و به حبس ابد محکوم شد.[۲۱۵]
انکار و تصورات غلط
عده کمی هنوز درباره ارتباط بین HIV و ایدز[۲۱۶]وجود خود HIV، یا اعتبار آزمایش HIV و روشهای درمان آن اختلاف نظر دارند.[۲۱۷][۲۱۸] جامعه علمی این ادعاها، که به انکارگرایی ایدز معروفند، را مورد بررسی قرار داده و آنها را رد کرده است.[۲۱۹] البته، آنها تاثیرات سیاسی چشمگیری داشتهاند، بخصوص آنکه در آفریقای جنوبی، جایی که دولت با آغوش باز از انکارگرایان ایدز استقبال میکند، آنها مسئول بی مبالاتی دولت در خصوص اپیدمی ایدز در کشور هستند، و مقصر صدها هزار مرگ قابل اجتناب و عفونتهای HIV نیز میباشند.[۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲] عملیات اینفکشن عملیات جهانی سنجش فعال اتحاد جماهیر شوروی بود تا همگان را از این امر مطلع کند که ایدز را آمریکا به وجود آورده است. تحقیقات نشان میدهند که تعداد زیادی از مردم این ادعا را باور داشته و هنوز هم دارند.[۲۲۳]
تصورات غلط زیادی درباره HIV و ایدز وجود دارد. سه نوع رایج آنها عبارتند از اینکه ایدز میتواند از راه تماس معمولی منتقل شود، و اینکه نزدیکی جنسی با یک باکره بیماری ایدز را درمان میکند، و نیز HIV تنها میتواند مردان همجنسگرا و مصرف کنندگان مواد مخدر را آلوده کند. سایر تصورات غلط عبارتند از اینکه هر نوع نزدیکی مقعدی بین دو مرد همجنسباز غیرآلوده میتواند منجر به ابتلا به HIV شود، و بحثهای باز و آزاد درباره همجنسگرایی و HIV در مدارس منجر به افزایش میزان همجنسگرایی و ایدز میشود.[۲۲۴][۲۲۵]
تحقیقات
پژوهشهای انجام شده برای بهبود درمانهای فعلی شامل کاهش عوارض جانبی داروهای کنونی، برنامههای دارویی سادهتر با هدف تعیین برنامههای مناسبتر برای مقاومت در برابر دارو میشود. با این حال، به نظر میرسد که فقط با یک واکسن میتوان این بیماری همهگیر را متوقف کرد. زیرا واکسن هزینه کمتری دارد و برای کشورهای در حال توسعه مقرون به صرفهتر است و به درمان روزانه نیاز ندارد.[۲۲۶] با این حال، پس از بیش از ۲۰ سال تحقیق، واکسن HIV-1 به هدفی دشوار تبدیل شدهاست،[۲۲۶][۲۲۷] و هنوز هیچ درمانی برای آن وجود ندارد.
پیوند سلولهای بنیادی
در سال ۲۰۰۷، به تیموتی ری براون،[۲۲۸] یک فرد ۴۰ ساله مبتلا به HIV، که با نام «بیمار برلین» نیز شناخته میشود، پیوند سلولهای بنیادی به عنوان بخشی از درمانش برای لوسمی میلوئید حاد (AML) داده شد.[۲۲۹]پیوند دوم یک سال پس از عود کردن بیماری انجام شد. اهداکننده نه تنها برای سازگاری ژنتیکی بلکه همچنین برای هموزیگوت بودن برای جهش CCR5-Δ32 انتخاب شد تا مقاومت بیشتری در برابر عفونت HIV صورت گیرد.[۲۳۰][۲۳۱] پس از ۲۰ ماه بدون هیچ گونه درمانی با داروی ضدویروسی، گزارش شد که سطح HIV در خون، مغز استخوان و روده براون زیر حد تشخیص داده شده بود.[۲۳۱] این ویروس تا بیش از سه سال پس از اولین پیوند قابل شناسایی نبود.[۲۲۹] اگر چه محققان و برخی از مفسران، نتیجه را درمان بیان کردهاند، اما دیگران بر این عقیدهاند که این ویروس ممکن است به صورت پنهان در بافتها [۲۳۲] مانند مغز (که به عنوان منبع ذخیره ویروسی عمل میکند) وجود داشته باشد.[۲۳۳] درمان از طریق سلولهای بنیادی به دلیل طبیعت داستانگونهای خود، بیماری و احتمال از بین رفتن پیوند سلول های بنیادی، و دشواریهای تحقیقاتی پیدا کردن اهداکنندگان مناسب، در حال بررسی است.[۲۳۲][۲۳۴]
عوامل دستگاه ایمنی
در طی تلاشهای انجام شده برای کنترل تکثیر ویروس، ایمن درمانی که میتواند به بهبود دستگاه ایمنی کمک کند، در آزمایشهایی از جمله IL-2 و IL-7 بررسی گردیده است.[۲۳۵]
ناتوانی محافظت داوطلبان واکسن در برابر عفونت HIV و پیشرفت ایدز در ساختمان زیستشناختی، به پنهان شدن HIV منجر شده است. شاید روزی با یک دوره محدود درمان ترکیبی ضدویروس و داروی منبع ذخیره نهانی پنهان بتوان عفونت HIV را ریشهکن کرد.[۲۳۶] محققان آبزیمی کشف کرده اند که میتواند پروتئین gp120 متصل به CD4 را از بین ببرد. از آنجا که این پروتئین نقطه اشتراک لنفوسیتهای بی و خطرات احتمالی دستگاه ایمنی بدن است، در همه انواع HIV شایع است.[۲۳۷]